موزه هنرهای معاصر


بیست و نهم آبان ماه ۴۰۳
#تهران را به مثابه ی دایه ای فرتوت،دلگیر و خسته یافتم که از #شهرخواران #دلال و مشاطه دلخور است. #مدیری_شایسته با تعلقات عمیق وطن پرستی و زیباشناس میخواهد تا بناهای فرسوده و معابر مزدحم را سامان بخشد و از چهره ی این #شهر_موزه ی وسیع زنگار بزداید.
#زنان و دختران سیگاری ،انزوای تحمیلی ترافیک سنگین و هجوم هایل دسته های موتورسوار در تقاطع ها#فروش_کلیه برای نشاندن #نان_بربری در سفره های خالی از توجه نسبتا مسئولین به زندگی طاقت فرسا و خرد کننده ی کارگران ! اعتصاب فرهنگیان بازننشسته از جامعه ای وحشی و بی رحم که سن استثمار را برای فرار از تامین زندگی بازنشستگی در جدول محاسبات خویش تغییر می دهد با شعار( یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه )✊
 شیوع سرسام اور نشانه های، بی تفاوتی، بی فکری، بی حوصله گی، بی بندوباری، بی دینی، بی انگیزه کی و از همه بدتر بی مهری در جامعه ی ای وحشتناک با ادم هایی گیج و گنگ که خود را ملزم به رعایت سبز شدن چراغ می دانند!
و من در میان این عبور بی پایان به تماشای پرتره های غمگین و دلخور اویخته بر دیوارهای زفت #موزه_هنرهای_معاصر ایستاده ام!
علیرغم اشتیاقم، بخاطر چهل و پنج سال حبس بی منطق این آثار در زیر زمین موزه ، نمی توانم به چشمان اثری از پیکاسو با کنجکاوی و دقت از نزدیک بنگرم.بخاطر این بی عدالتی شرمنده ام! 
 وقتی جناب شهبازی را در حیاط دیدم به وجد آمدم و کنار زیباترین اثر زنده و حاضر موزه ایران معاصر که بدیل وطنپرستی است ایستادم و به دوستانم وی را بعنوان یک شاهکار بی نظیر از کارکرد تربیتی فرهنگ اصیل ایرانی معرفی کردم .
تندرست و پایدار باشی شهبازی جوانمرد.